با سلام
سلام به کسانی که نمیدانم هنوز هم بعد از مدتها که چیزی در این وبلاگ ننوشته ام
می آیند یا نه!
سال 95 ، یک سال دیگر آغاز شد تا با سختی یا آسانی تمامش کنیم ، یک مرحله دیگر باز شد.
خورشید همان خورشید است و ماه همان ماه ، فقط ساعت ها یک ساعت جلو رفته اند تا ما
باز هم به عقربه ها نرسیم ، نرسیم تا..... بی خیال
هرجا برویم و هرکاری کنیم باز هم این وبلاگ نویسی حس خاص خودش را دارد ، انگار این هم
شده جزئی از خاطرات پایانی این روزهای سرد و بی احساس.
به هرحال خوشحالم باز هم نوشتم ، اگرچه کوتاه ولی به عمق یه عمر.............................
هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی
از این زمانه دلم سیر می شود گاهی
گرچه روزهایی را میگذرانم که گویی کم رنگم ، اما خوشحالم که هزار رنگ نیستم.
بودن بهتر از نبود شدن، به هم نگاه میکنیم ، اینور و آنور ، کدامین راستگوییم؟ کدامین؟
گر دروغگوییم بهر چه دروغ می گوییم؟ بهر بردن و پیروز شدن؟ کدامین پیروزی؟ کدامین؟
گر راست می گوییم بهر چه راست می گوییم؟ بهر فرار از دورغ یا دروغگویی زیاد؟ کدامین؟
آیینه ها هم دیگر تاب دیدن ما را ندارند، میشکنند و میریزند تا شاید خورد شویم روزی.....
خسته نباشی مردی که شب ها زمین را جارویی می زنی و صدای جارویت این را
می گوید که فردا باز هم همدیگر را می شکنید ای مردم............................................
آهنگ جدید و بی کلام بنده با نام TRANCE با همکاری دوست خوبم
خاچیک میرزایی_______________________________________